کنجکاوي!

ساخت وبلاگ
بنظرم سال 72 شب انتخابات رياست جمهوري (سري دوم) آقاي رفسنجاني از تلويزيون (صدا و سيما) فيلمي با عنوان مردي براي تمام فصول پخش شد.  برخي دوستان انتخاب اين فيلم در اون مقطع اينطوري تفسير کردند،  هاشمي مرديست براي تمام فصول.  بچه که بودم چهره و تن صداي هاشمي با بقيه انقلابي ها متفاوت بود، برخلاف سايرين چهره ش خشن نبود و در صداش ارامشي موج ميزد.  اون موقع براي من با بقيه خيلي فرق نميکرد. شايد کساني که اتشين حرف ميزدند رو بيشتر مي پسنديدم دوران بلوغ ما با کشاکش دفاع سپري شد. بعد بلوغ فکريمان با نقد هاشمي  دوم خرداد ديگه خيلي رشد يافته بوديم فک ميکرديم که بد نيست که عاليجانب سرخ پوش خطابش کنيم و بعد هم در قبال توهين به او سکوت توام با رضايت ميکرديم. از تشخصش و غرورش رنجيده ميشديم و حرف و حديثهاي ثروت خانوادگي ش را با خرسندي دنبال مي کرديم تا سال 84 که از سر اضطرار به او راي دادم، فک ميکردم  يک دولت توانمند و مقتدر بهتر از يک دولت انقلابي و پاک کارها را به سرانجام ميرساند. بماند که بعدا دريافتم که خيلي فرق بين پاکي و ادعاي پاکي وجود دارد دفاعش از سيد حسن را هم نپسنديدم، اما متعجب شدم که دو ف کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 157 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

مامان،‌ ماماني خوابيده؟ 

نه عزيزم بيدارند 

مامان،‌ باباجون خوابيده؟  

نه عزيزم بيدارند  

مامان،‌ دايي خوابيده؟

نه عزيزم بيدارند  

 مامان،‌ همسايه ها خوابيدن؟

نه عزيزم بيدارند

با گريه پس چرا  بابايي خوابيده؟ 

خب عزيزم بابات صبح زود ميره سرکار و براي همين شب زود مي خوابه 

 

ش

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 135 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

يکي از توصيه هايي که روانشناسان براي تربيت بچه ها مي کنند، اينه که هرازگاهي به بچه ها يادآوري کنيم که بهشون افتخار مي کنيم.  

دخترم به تو افتخار ميکنم 

دخترم: مامان هم به من افتخار ميکنه 

چند روز بعد، دخترم بهت افتخار ميکنم 

ج: مامان هم به من افتخار ميکنه 

چند روز پيش، دخترم بهت افتخار ميکنم 

بابا من هم بهت افتخار ميکنم 

 

فک کردم اخه من چي دارم که دخترم به من افتخار کنه (به حساب خود کم بيني نگذاريد)

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 163 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

نکاتي که صادق هدايت در قصه حاجي اقا براي پيشرفت به بچه ش ياد ميده، همون نکاتي هست که اسماعيل فصيح در رمانهاش در بيان عوامل پيشرفت ضدقهرمانهاش بر مي شمارد که برابر با مشخصات همين ادمهايي مثل بزهاي (بابک زنجاني و امثالهم) که چطوري يه شبه پول مردم و بيت المال رو به جيب مي زنن و سري تو سرها در مي اورن  

يعني با وجود گذراندن چند جنبش و انقلاب و تغييرات ظاهري حکومت و ... راه پيشرفت همچنان دغل کاريست

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

دنيايي که ميشناختم بسرعت در حال تغييره، چه قواعد ظاهري ش، عادات و رسوم و چه ادمهايي که دنيايم با حضور آنها رنگ گرفت، اولين تلنگر درگذشت مرحوم داوود رشيدي بود و حالا با درگذشت مرحوم کاظم افرندنيا 

عمو کاظم چقدر دلم براي ديدن، خنده‌هايت در بازي و منش مردانه و با جذبه ت تنگ شده 

روحت شاد

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

من از بچه بيزار نبودم اما خيلي هم علاقه نداشتم، بر اين باور بودم بچه يعني يه چاه ويل که هرکاري بکني تمومي نداره و تشکري در کار نيست. روزهاي اولي هم که دخترم بدنيا اومده بود،  بخاطر مي ارم که حسي بهش نداشتم، اما اون يه جوري نيگا ميکرد انگار من رو درک ميکنه، مي شناسه و حتي دوست داره.  تا اينکه قرار شد بجاي شير مادر، شيرخشک بخوره و اينکه مادرش بدخواب ميشد، من داوطلب شدم که شبها بهش رسيدگي کنم و چون اطاق خنک تر بود، ما دوتايي تو سالن مي خوابيديم.  خيلي سريع دستم اومد که اين در چه فاصله زماني به شير نياز داره، در نتيجه بجاي اينکه منتظر گريه باشم، 5 دقيقه زودتر بيدار ميشدم، شير رو اماده مي کردم و تا ميخواست گريه کنه،  سر شيشه کنار لبهاش قرار مي گرفت. من هم سريع خوابم مي برد و زنگ گوشي رو براي ساعت شيردادن بعدي تنظيم مي کردم .  بعدها که بزرگتر شد، بازم کنارم تو سالن مي خوابيد و صبح زود و قبل از اذون من ميرفتم سرکار و اون اگه احيانا بيدار ميشد بدون اينکه از تاريکي بترسه ميرفت سراغ مادرش   بعد که بزرگتر شد، با هم ميرفتيم بيرون قدم زدن، چند وقت بعدش هم پارک، اوايل تو پارک همه ش من جيغ ميزدم که کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

در يه کارتوني ، باکتري ها بشکل موجودات کثيف و زشتي ظاهر شدند که نيزه دارند، همين باعث شد که دخترم از اون موقع ديگه انگشتش رو مک نزنه و تو دهنش نکنه، فقط گاهي ميگه بابا داره گريه م مي گيره ، مامانش هم سريع ميگه انگشتت رو بوس کن 

کاش ميشد که برخي رفتارها و عادتهاي من هم با ديدن يه فيلم و يه اراده ترک داده بشه

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

سپيد پوش شدن خيابان، معابر و ... اونقدر زيباست که هر از گاهي پشت پنجره نگاه کني و لذت ببري

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

بلورهاي درشت برف مثل پرهاي لطيف و زيبا روي همه رنگها و سطوح را پوشاندن و همه را به يکرنگي فرا ميخوانند، به سپيدي، به پاکي 

تا کي ميتوان پاک ماند

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43

شايد با من موافق نباشيد، شايد هم راي باشيم اينکه چندي پيش که نماينده محترم زحمت مي کشيد و عرق ميريخت به هر قيمتي سد بزنه و اينکه اجازه نمي داد و  مسئولين مربوطه هم تمايلي نداشتند در برابر چاه هاي غير مجاز واکنش مناسب بخرج بدهند،  بعد وقتي نفس درياچه اروميه به شماره افتاد، خودش شد يه شوي تلويزيوني و يه سوژه مناسب يا يه ضريح که هرکسي ازي ين نمد يه کلاه براي خودش درست کنه. احتمالا آذري ها بخودشون حق ميدهند که فک کنند تهران نشينها به فکر اونها نيستند، انگار که تهراني ها فاتحه محيط زيست رو خوندند! چندي پيش حادثه پلاسکو اتفاق افتاد، بعد موضوع از يه فاجعه مديريتي تبديل شد به يه شو و يه سناريو قهرمان سازي و بعد از جيب مردم بخشيدند و قول دادن . گويا کسبه نبايستي مراقب امنيت محل کسبشون باشند! مالک به وظايفش عمل نميکنه،‌ شهرداري از خودش سلب مسئوليت ميکنه و قس علي هذا، اما بعد هي به هم پاس دادن! حالا سوژه شده خوزستان! سوژه شده انتقال اب کارون، کسي نيست بگه همون قدر ابي که مونده اونقدر توش فاضلاب کارخونه، مزارع، کشت و صنعت و فاضلاب شهري و روستايي وارد شده که ديگه اسمش نهر يا رود نيست، بيشتر يه کان کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 152 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 23:43